
انقلاب اسلامی ایران پدیدهای است که جغرافیا، تفکر، نژاد، زبان و مذهبهای مختلفی را درون خود داشته و با خویش همراه کرده است. آرمانها، ارزشها و مطالبات مشترک، علت همگرایی و تعریف هدف مشترک در قالب انقلاب اسلامی، در بین تکتک اجزای جامعه ایرانی آن دوره، با وجود تفاوتهای موجود در زمینههای یاد شده در بالا بود. در این مقال بر آنیم تا شکلگیری و روند انقلاب اسلامی ایران در شهر نقده در استان آذربایجان غربی و حوادث آن و اتفاقات مرتبط با آن را، از زبان شاهدان عینی و عناصر مؤثر در پیروزی انقلاب اسلامی در این خطه از میهن اسلامی بررسی کنیم. امید آنکه تاریخپژوهان انقلاب اسلامی و عموم علاقمندان را مفید و مقبول آید.
آیت الله حاج شیخ عباسقلی رضوی سولدوزی
آغاز نهضت اسلامی در شهر نقده
به گزارش معصومه محرمی خبرنگار روزنامه جوان: در سال ۱۳۴۲ و در مقطع تبعید حضرت امام خمینی (ره)، بنا به دستور مرحوم حضرت آیتالله حاج شیخ عباسقلی رضوی- که از روحانیون صاحب نام منطقه به شمار میرفت- تعدادی از مبارزین شهر نقده از جمله: حاجآقا علی بقالی، حاج بابا محمودی و عزیز بهادری، به تبریز عزیمت و در تظاهرات بر ضد رژیم منحوس پهلوی شرکت کردند. مأمورین به تظاهرکنندگان حمله و ضمن ضرب و شتم، تعدادی را دستگیر کردند و به سازمان امنیت آن زمان انتقال دادند که در این میان، حاج علی بقالی نیز در زمره دستگیرشدگان بود. ایشان بعد از تحمل یازده روز شکنجه، با قرار وثیقه و به شرط آزادی موقت از زندان، مرخص و تا تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۴۸، حدود هفت سال تحت نظر مستقیم ساواک بود! به طوری که هر هفته یا حتی دو یا سه روز یک بار، توسط مأمورین شهربانی سابق، به سازمان امنیت آن دوره انتقال مییافت و مورد بازجویی و حتی شکنجه قرار میگرفت! ایشان در بیستم بهمن ۱۳۴۸، به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و توسط دادگاه رژیم پهلوی، به چهار ماه زندان محکوم و در ۳۰ بهمن ماه همان سال، از زندان آزاد شد. از آن تاریخ به بعد، حاج علی بقالی به همراه فرزند شهیدش محمود بقالی، اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) را از قم به منطقه میآوردند و بین مردم و انقلابیون، توزیع میکردند.

سلسله اربعینها در شهر و روستاهای نقده
در هفتم بهمن ماه سال ۱۳۵۶، دو نفر از انقلابیون نقده به نامهای
حاج شیخ مرتضی رضوی و حاج نصیر جوادی، به اتهام تحریک مردم برای بستن مغازهها در روز ۲۹ بهمن ماه، مصادف با چهلمین روز قیام ۱۹ دی قم، هر یک به هشت ماه تبعید محکوم شدند. شیخ مرتضی رضوی به شهر لار و حاج نصیر جوادی به شهر بم تبعید شدند. اولین مراسم در بزرگداشت شهدای قم، در یکی از روستاهای نقده به نام «راهدانه» برگزار شد. در این مراسم که با حضور ۴۰۰ نفر از اهالی روستا، در مسجد جامع راهدانه و همراه با سخنرانی «شیخ محمد حسین رضوی» و روضهخوانی «حاج محرم بهادری» با محتوای مبارزه با ظلم و تأسی به شیوه امام حسین (ع) همراه بود، به عنوان اولین مراسم شهدای قم در منطقه، در تاریخ ثبت شد.
در ۱۱ فروردین سال ۱۳۵۷ به مناسبت بزرگداشت چهلم شهدای تبریز، در مسجد مرحوم شیخ مهدی رضوی -که روحانی و امام جماعت مسجد در آن دوره بود- با حضور انبوهی از مردم و با سخنرانی شیخ مهدی رضوی راجع به وقایع تبریز و اوضاع آشفته کشور، برگزار شد. این مراسم بدون درگیری نظامی و با آرامش به اتمام رسید. در روزهای آغازین ماه مبارک رمضانِ همان سال، مردم شبها در مساجد شهر، به برنامههای عبادی مربوط به این ماه میپرداختند. در یکی از این شبها در هفتم شهریور ۱۳۵۷، شیخ مرتضی رضوی که روحانی و پیشنماز آن مسجد بودند- بر منبر مسجد، سخنرانی تند و آتشینی ایراد کرده و حملات شدیدی را متوجه رژیم ساختند. عدهای از جوانان در حیاط مسجد، شعارهای «اللهاکبر»، «لا اله الا الله»، «مرگ بر شاه خائن» و «مرگ بر رژیم سفاک» سر دادند. در همین زمان، نیروهای شهربانی با همراهی برخی پرسنل ژاندارمری، مسجد را به محاصره خود در آوردند و تعدادی از آنها را در کوچهها بازداشت کردند. بازداشتشدهها مجموعاً، ۸۰ نفر میشدند. عدهای از آنان بعد از چند روز آزاد شدند، به گزارش ساواک در روز ۲۷ مرداد، دو نفر به نامهای «هوشنگ دریانورد» و «احد جوادی» فرزند «حاج نصیر جوادی»، به درب خانه مأمور پایداری رفته و از وی خواستهاند که کاریکاتورهای برداشته شده از کمد کتابخانه مسجد شیخ مرتضی رضوی را، به آنها تحویل بدهد. به گزارش ساواک، این دو تن از طرفداران شیخ مرتضی رضوی بوده و نوشتن شعارهای انقلابی در سطح شهر و پخش اعلامیه ها، کار آنها بوده است.
دانشآموزان نقده در بستر مبارزات انقلاب
همزمان با بازگشایی مدارس در مهر ماه ۵۷، دانشآموزان زمانی که از مدرسه خارج میشدند، در راه رفتن به خانه، تظاهرات پراکندهای همراه با شعارهای گوناگون انجام میدادند، امری که در آن دوره، در دیگر شهرهای کشور نیز جریان داشت. این تظاهرات گاه، به زد و خوردهای خیابانی منجر میشد و طی آن پلیس، اقدام به پرتاب گاز اشکآور یا تیراندازی هوایی میکرد. اولین حرکت خود جوش و انقلابی معلمین نقده، با صدور قطعنامهای در ۲۵ ماده صنفی و ۹ ماده محلی و منطقه ای، در تاریخ ۱۹/ ۷/ ۱۳۵۷صورت گرفت و در پایان آن، قید شده بود که: «تا تحقق قطعی آنها، از حضور در کلاس درس خودداری خواهیم کرد!». جامعه معلمان نقده، یکی از اولین تشکلهایی بود که در سطح استان آذربایجان غربی، با معلمین ارومیه جهت برپایی تظاهرات علیه رژیم پهلوی، اعلام همبستگی کرد. با شروع فعالیت جامعه معلمان، به دلیل حضور آموزگاران و دانش آموزان در راهپیمایی، مدارس به تعطیلی کشیده شد. تعطیلی مدارس بر امور آموزشی و شرایط کلان شهر، تأثیرات آشکار و گستردهای داشت. چرا که در آن روزها، کلاسهای اکثر مدارس شهرستان در مقاطع راهنمایی و متوسطه تعطیل شده و حتی در بسیاری از مدارس منطقه، امتحانات برگزار نمیشد! در روز شانزدهم آبان ماه با حضور گسترده مردم، روحانیون، فرهنگیان، دانش آموزان و...، تظاهراتی در سطح شهر برگزار گردید که دانش آموزان اشنویه نیز در آن حضور داشتند که پس از برگزاری، با اقامه نماز جماعت پایان یافت. دانش آموزان نقده که نقش مهمی در مبارزات دوران انقلاب در این شهر داشتند، در روز دوازدهم آذر ماه، تظاهرات پراکندهای در شهر بر پا کردند و تعدادی از تابلوهای یادبود در میدان موسوم به کوروش کبیر را، شکستند! در این روز همچنین، دانش آموزان دبیرستان هفده دی نقده، عکسهای شاه و همسرش را از دیوارهای کلاس برداشته و تصاویری از کشتار هفده شهریور تهران را پخش کردند.

اولین تظاهرات سراسری
اولین راهپیمایی عمومی و سراسری منطقه -که به صورت گسترده و با شرکت تمامی اقشار مختلف مردم صورت گرفت- از محل مسجد صاحبالزمان بود. در یکی از منازل، آقای غلام بناوند شعارهایی را نوشته بود که استفاده از آنها، به این تظاهرات جلوهای ویژه بخشید. در بعد از ظهرِ موعد مقرر و از محل مسجد فوق، اهل تشیع و تسنن با هم در مسجد اجتماع کردند و راهپیمایی بزرگی ترتیب دادند. اولین شعار تظاهرکنندگان این بود: «تشیع، تسنن پیوندتان مبارک»، «کرد و ترک برادرند»، «تشیع، تسنن، اتحاد، اتحاد» و «در نهایت پیروزی از آن ملتهاست». مردم شعار «کتاب قرآن را، مسجد کرمان را، خلق مسلمان را، رکس آبادان را، شاه به آتش کشید، شاه به آتش کشید» را با احساسات مضاعفی سر میدادند! شعار محوری این تظاهرات، «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» بود. روز نوزدهم آذر ماه مصادف با تاسوعای حسینی (ع)، دستههای عزاداری در شهر به نوحه خوانی پرداختند. آنها شعار «استبداد محکوم است، آزادی پیروز است» و «نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است» را سر میدادند. فردای آن روز مصادف با عاشورای حسینی (ع)، مردم باز هم با حضور در دسته جات عزاداری، شعارهایی نیز علیه رژیم سر داده و عزاداری میکردند. شعارهای مردم در تجمع روز تاسوعا وعاشورا «طغیان ایلمه بیر بیله، شرم ائیله خداده ن-سیراب ائله دین عالمی خون شهداده ن»، «انا فتحنا لک فتحا مبینا»، «محرم محرم ماه عزیز اسلام» و «مرد میخواهم که از قرآن هواداری کند، مرد میخواهم که از مذهب نگهداری کند» را با شور و حرارت سر میدادند. حضور بانوان در این مراسم، چشمگیر بود. در ابتدای شروع تجمعات انقلابی نقده، رئیس شهربانی این شهر، شخصی به نام سرگرد کفایتی بود، که بعدها به جایش سروان فیروز گلشنی منصوب شد. تظاهرات مردم نقده در جریان مبارزات انقلاب به علت حسن درایت و مدارای وی با جریان انقلاب اسلامی، چندان با تنش همراه نبود و رفتار مسالمت آمیز وی با تظاهرکنندگان، هنوز در خاطر مردم این شهر باقی است.
در ادامه شرایط انقلابی کشور، شهر نقده در اکثر روزهای آذر و دی ماه سال ۱۳۵۷، شاهد تظاهرات با حضور گسترده مردم بود. در آغازین روزهای دی ماه شبها، فردی به نام محرم خرده آقایی به عنوان نگهبان، در اطراف محلات مسجد جامع برای تأمین امنیت محلات فوق، به نگهبانی مشغول بود. شب هنگام صدای گلوله به گوش و وی به طرزی مشکوک به شهادت رسید. فردای آن روز، مردم به صورت گسترده در تشییع جنازه او شرکت کردند. این در حالی بود که نیروهای رژیم نه تنها از نقده، بلکه از پادگانهای اطراف نظیر جلدیان، با یونیفورمهای مخصوص و کلاه خود به سر، در میدان امام فعلی مستقر شده بودند و به منظور ارعاب شرکتکنندگان، اقدام به تیراندازی هوایی میکردند! فردای آن روز در مسجد جامع نقده، مراسمی در گرامیداشت این شهید برگزار شد که مردم از شهرهای اطراف مانند: اشنویه و مهاباد نیز، در آن شرکت کردند. چند تن از روحانیون، سخنرانیهای تندی علیه حکومت پهلوی ایراد و مردم را به مبارزه تا آخرین قطره خون تشویق کردند.
به مناسبت بزرگداشت شهدای نقده، تعدادی از روحانیون، متنفذین و مذهبیون ارومیه، جهت اعلام همبستگی با مردم نقده، به این شهر آمدند. در این رویداد، مراسمی در مسجد امام صادق (ع) برگزار شد و «شیخ مرتضی رضوی» به ایراد سخنرانی پرداخت. در زمان خروج از مسجد، شعارهایی از طرف شرکتکنندگان سر داده شد. این در حالی بود که دقایقی قبل از آن، مسجد از سوی نیروهای امنیتی کاملاً محاصره شده بود! در آن لحظات با تیراندازی هوایی و پرتاب گاز اشکآور به حیاط مسجد، فضای داخلی این مکان مقدس، پر از دود و گاز اشکآور شد! سرانجام به هر طریقی که بود، مهمانان به سلامت راهی ارومیه شدند. البته قرار بود در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا حسنی در رأس آن هیئت، در نقده حضور یابند که بنا به عللی، آمدنشان ممکن نشد.

مروری بر اسناد موجود از جمله اسناد ساواک، نشان میدهد که مسجد امام جعفر صادق (ع) این شهر، از پایگاههای روشنگری و اعتراض بوده است.
سندِ ذیل ساواک یکی از مجامع اعتراضی انقلاب در این مسجد را روایت کرده است:
«در ساعت ۱۶۰۰ مورخه ۸ / ۹/ ۵۷، مجلس ختمی بمناسبت فوت مادر احمد پاشاپور، در مسجد امام جعفر صادق نقده برگزارشد. در این مجلس چندین نفر از روحانیون اهل تشیع و تسنن از جمله: محررها، حاج ملاحسن مدرس مطلق، ملاحسن اسعدی، ملامصطفی بروسکه، میرزاعباس حسینی، سیدعباس علوی و سیدجواد رادپور و سیدمحمد حسنی حضور داشتهاند. مرتضی رضوی به منبر رفته و ضمن صحبت اظهار داشته: از طرف بازماندگان مرحوم مغفور، از من خواستند تا درباره مسائل سیاسی بحث نکنم، بخاطر ایشان در اینمورد صحبت نخواهم کرد، اما تیمسار ازهاری گفته است: با دستور و نظریه آیات عظام عمل خواهم کرد، دروغگو بمثل معروف حافظه ندارد. اگرنخستوزیر راست میگوید، آیات عظام وی را نمیخواهند. یاد شده افزوده: نمایندگان مجلس که به دولت رای دادهاند، در درجه اول دشمن آقای شریعتمداری و در درجه دوم دشمن آقای خمینی و درجه سوم دشمن امام زمان هستند، زیرا هیچکدام از اینها دولت را نمیخواهند. رضوی گفته: چنین مجلسی، مجلس اسلام نمیباشد، اسلام باید از خدا و رسول و آیات عظام پیروی نماید. وی با احساسات در این سخنرانی گفته: اسلام در راه حق باید بکشد و هم کشته شود. وی حدود یکساعت سخنرانی کرده و امیرماشاءاله بوزچلو نیز در این مجلس حضور داشته است.
نظریه شنبه - خبر صحت دارد. سخنرانی رضوی بسیار تحریکآمیز بود و اکثرا درباره مسائل سیاسی بحث مینموده و در هنگام ختم مجلس، ضمن دعا خواستار محو ظالمین گردید که منظورش شاهنشاه آریامهر بود.
نظریه یکشنبه - خبر صحیح بنظر میرسد. ضمنا همانطوریکه قبلا بعرض رسید، ه نامبرده بالا یکی از عاملین اصلی بلوا و آشوب و اغتشاشات این شهر میباشد. با وجود اینکه طبق دستورالعملهای صادره یکبار در شورای کمیسیون اجتماعی فرمانداری احضار و بوی تذکر داده شد، لیکن هیچگونه تغییر رویه نداده و همچنان به وی تذکر داده شد، لیکن هیچگونه تغییر رویه نداده و همچنان به تحریکات خود ادامه میدهد که مسلما ادامه تحریکات وی، ناامنیهای دیگری را در پی خواهد داشت».