سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز
سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز

تاریخ مختصر ایل بزچلو و قاراپاپاق


حاج نجفقلی خان امیرتومان و سران ایل  قاراپاپاق

بوزچلو، برچلو، بورچالی از طوایف‌ ترک‌زبان‌ و شیعه‌مذهب در ناحیه‌ای‌ به‌ همین‌ نام‌، واقع‌ در اراک‌ کنونی‌ ساکن‌ بوده‌اند. عزیزآقا بوزچلّو معروف‌ به‌ آدی‌ بهادر، که‌ در جنگ‌ صفویان‌ با شیبک‌خان سرکرده ازبک ها‌ در مرو شرکت‌ داشت‌، پس‌ از کشته‌ شدن‌ شیبک خان ازبک، سر او را برای‌ شاه‌ اسماعیل‌ اول‌ پیشکش کرد. اوایل‌ قرن‌ بعد سلطان‌ علی‌ بیگ‌یوزباشی‌ بوزچلّو از جملة‌ فرماندهان‌ سپاه‌ شاه‌عباس‌ درجنگ با ملک‌ جهانگیر حاکم‌ کجور بود.  

 در اوایل‌ قرن‌ یازدهم‌، شاه‌ عباس‌ گروههایی‌ از این‌ طایفه‌ را به‌ نواحی‌ میان‌ تفلیس‌ و آقستاقا و سرحد گرجستان‌ انتقال‌ داد. اینان‌ بتدریج‌، به برخی‌ نواحی‌ همجوار همچون‌ ایروان‌ کوچ کردند. از همین‌ رو این‌ نواحی‌ بعدها بورچالی نام‌ گرفت‌. عیسی‌خان‌، سلطان‌ بوزچلّو در 1048 حاکم‌ طایفة‌ بوزچلّو و مناطق‌ لوری‌ و پنبک‌ و آقچه‌قلعه‌ بود.

در زمان‌ فتحعلی‌شاه‌ رئیس‌ این‌ طایفه‌، نقی‌بیگ‌ یا نقی‌خان‌ بوزچلّو بود که‌ عباس‌ میرزا را در جنگ‌ با روسها همراهی‌ کرد و دلاوریهای‌ بسیاری‌ از خود نشان‌ داد. عباس‌ میرزا گزارشهایی‌ از بی‌باکیهای‌ بزچلوها در این‌ جنگها را به‌ فتحعلی‌شاه‌ داد. به‌ دستور عباس‌ میرزا، حسین‌ خان‌، بیگلربیگی‌ ایروان‌ نقی‌ بیک‌ بزچلو را به‌ لقب‌ خانی‌ مفتخر کرد و قریۀ شلّو در ایروان‌ را در اختیار او و طایفه‌اش‌ قرار داد.

 این‌ گروه‌ از طوایف‌ بوزچلّو پیش‌ از اتمام‌ جنگهای‌ دوم‌ ایران‌ و روسیه‌ و انعقاد قرارداد ترکمن‌چای‌، از حدود ایروان‌ به‌ آناطولی‌ وارد شدند و پس‌ از چندی‌ به‌ ایران‌ آمدند و به‌ دستور عباس‌ میرزا، در ناحیة‌ بزرگ‌ و آباد سولدوز استقرار یافتند. در زمان‌ کوچ‌ گروهی‌ از بزچلوها که‌ به‌ ترکیۀ عثمانی‌ و به‌ نواحی‌ وان‌، قارص‌ و شورگل‌ مهاجرت‌ کرده‌ بودند، به‌ سبب‌ تن‌ پوش‌ محلی‌ گرجی‌ و بر سر داشتن‌ کلاه‌ سیاه‌ در میان‌ مردم‌ آن‌ مناطق‌ به‌ قاراپاپاق‌ معروف‌ شدند.

طوایف هشتگانه قاراپاپاق:

قاراپاپاق در ایروان بیشتر دامدار بود تا کشاورز، هنگام ورود به دشت سلدوز این منطقه را مطابق تعداد افراد هر عشیره از عشایر هشتگانه تقسیم می‌کنند، در این تقسیم آنانکه بیشتر با کشاورزی آشنائی داشته‌اند به ناحیه «دشت ماهور»، «ساری تورپاخ» و «کوهپایه ها» می‌روند. و آنان که بیشتر به دامداری می‌پرداخته‌اند «قاراتورپاخ» را انتخاب می‌کنند.

تا جائی که اطلاعات اجازه می‌دهد برخی از روستا های اسکان طوایف هشگانه قاراپاپاق در سولدوز به شرح زیر است:

طایفه سارال: این طایفه در روستاهای، قلعه جوق، دلمه، آق قلعه، گونی، حاج فیروز، شیخ احمد و سارال، ساکن می‌شوند.

طایفه ترکاون: این طایفه به دو بخش تقسیم می‌شده، بخشی در نقده و چیانه و بخش دیگر در «ظلم آباد» و آغابگلو سکنی می‌گزینند، بعدها دو روستای دورگه و داش دورگه را نیز تاسیس کرده و در آنجا زندگی می‌کنند.

طایفه شمس الدین لو: در روستاهای محمد شاه، گورخانه، چقال مصطفی، ممه‌لو و قارا قصاب.

طایفه چاخرلو: در روستای فرخ زاد، توبوز آباد، شریف الدین، خلیفان، و شفیع قلعه.

طایفه جان احمد لو: در روستاهای حسنلو، امینلو، شیطان آوا و ورمه زیار.

طایفه قزاق: در روستاهای خلیفه لو، شیخ معروف، آده. و بهراملو.

طایفه اولاشلو یا اولاشدی: (شکارچیان یا شکارگران) در روستاهای جرت آباد، کوپکلو، شفیع قلعه، تازه قلعه و روستاهائی در دشت ماهور.

طایفه عربلو: در روستاهای، راهدهنه، شونقار، تابیه و روستاهائی در تپه ماهور و ممیند.

هر کدام از طوایف هشتگانه روستاهائی در دشت ماهور داشته‌اند، یعنی هر کدام در سه بخش سلدوز مناطقی را تحویل گرفته و طوایف در خلال یکدیگر زندگی می‌کنند گویا تنها طایفه شمس الدینلو است که مجموعاً در یک قسمت اسکان می یابند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد