سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز
سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز

ولایت تاریخی سولدوز را از نو باید شناخت

ولایت تاریخی و پرماجرای سولدوز را از نو باید شناخت

... حداقل از پانصد سال قبل و از دوران سلطنت صفوی تا پنجاه و شش سال پیش (۱۳۳۷ شمسی) که بخش سولدوز از توابع شهرستان اورمیه جدا شده و به شهرستان مستقل تبدیل گردید نام رسمی و حکومتی این منطقه همیشه سولدوز (به مرکزیت شهر نقده) بوده و این نام در پیشینه تاریخی ، در اسناد ملی ، رسمی و بین المللی تماماً به نام سولدوز و نقده ثبت شده که از تاریخ و فرهنگ مردم هم نشأت گرفته است... 

 

 و اینک مواردی را با استناد به اسناد و مدارک تاریخی ، کتب و مقالات اساتید و نویسندگان برجسته داخلی و خارجی و گزارشات دیپلماتها و سوابق موجود در تشکیلات دولتی بخصوص وزارتخانه های کشور و امور خارجه به شرح ذیل اعلام داشته و حاضرم بیش از هزار فقره اسناد تاریخی و مدارک مربوطه را جهت اثبات و صدق مطالب به مسئولان امور و همشهریان عزیز تقدیم نمایم با این امید که مورد توجه و مطالعه شایسته قرار بگیرد و چنانچه این مطالب واقعی و حقیقی نباشد از همه صاحبنظران و نویسندگان تقاضا می کنم با دلیل و مدرک آن را مورد نقد و حتی تکذیب قرار دهند .

۱-.با توجه به کتاب تاریخ اورمیه تالیف مرحوم سرهنگ احمد کاویانپور ، شاه عباس صفوی بر طبق فرمانی به کلبعلی خان ایمانلویی افشار رئیس ایل افشار دستور میدهد که : ایل و اولوس خود را از ابیورد خراسان به جانب اورمیه و سولدوز آذربایجان به حرکت آورده ، در آن نواحی سکونت نموده و آنچه لازمه خدمت گزاری و جان نثاری است از تمشیت امور دیوانی و حفظ سر حدات ، آنی فرو گذار و ذره تسامح و غفلت نورزیده از تطاول و چپاول ایادی ناپاک داخلی ، تحریکات و دسایس عمال خارجی شدیدا ًجلوگیری نمائید.

۲-.امیر شرفخان بدلیسی مورخ نامدار کرد در کتاب معروف شرفنامه که ۴۳۰ سال پیش آنرا تالیف کرده در چندین صفحه از کتاب خود از این منطقه به نام سولدوز نامبرده است توضیح اینکه : یک نسخه نهایت نفیس خطی و بینظیر این کتاب که در سال ۱۰۰۷ هجری قمری نوشته شده در کتابخانه شرقی سن پطرزبورگ ( لنینگراد) روسیه محفوظ است و چهار نسخه دیگر هم از این کتاب در اتریش ، ‌فرانسه ، انگلستان ، و مصر موجود میباشد.

۳-.بر طبق فرمان عباس میرزا ولیعهد قاجار به تاریخ تحریر جمادی الثانی سال ۱۲۴۵ قمری محال سولدوز برای نشیمن عموم ایلات و عشایر قاراپاپاق معین گردیده و به آنان واگذار شده که قریه نوجه ده مشهور به نقدای ( شهرفعلی نقده ) هم به رئیس ایل نقی خان بوزچلو اهدا گردیده است که از آنزمان تا کنون مردم قاراپاپاق در این منطقه سکونت داشته و در هر برهه از زمان از تمامیت ارضی و استقلال میهن عزیزمان ایران در هر جای این سرزمین مقدس صادقانه دفاع کرده و در این راه بسیاری از فرزندان شایسته خود را تقدیم کار وان شهیدان وطن کرده اند.

۴- با توجه به نامه حکومت ولایت اربعه (خوی- سلماس – اورمیه – سولدوز ) به نائب الحکومه سولدوز به مورخه ۵ ربیع الثانی سال ۱۳۳۶ قمری ولایت سولدوز جزء حکومت ولایات اربعه به مرکزیت شهر اورمیه بوده است ، در ضمن در هر برهه از زمان به خصوص در ۲۰۰ سال گذشته هزاران فقره فرمان و نامه از سوی پادشاهان ، ولیعهدها و مسئولان مملکتی و ایالت جلیله آذربایجان در دوران قاجار و سپس در رژیم پهلوی در مسائل مختلف مملکتی و منطقه ای و حتی بین المللی خطاب به حاکمان ولایت سولدوز و رؤسای وقت ایل قاراپاپاق صادر شده است که این جانب حاضرم بیش از یک هزار برگ اسناد و مدارک تاریخی در این خصوص را ارائه دهم با این امید که همه آنها در مجموعه ای تحت عنوان (ولایت تاریخی سولدوز و ایل قاراپاپاق به روایت اسناد ) به زودی از سوی نویسنده و محقق ارجمند آقای اسفندیار حاجیلو منتشر گردد.

۵- چنانچه به بایگانی وزارت امور خارجه بخش اسناد عثمانی مراجعه شود ملاحظه خواهد شد ماجراهای تاریخی بسیاری در سولدوز رویداده و نامه های بسیاری در مورد ولایت سولدوز بین دولت های ایران و عثمانی مبادله شده که از جمله آنها سند شماره ۷۹ به تاریخ دهم شوال ۱۲۷۹ نامه میرزا سعید خان وزیر خارجه به میرزا حسین خان مشیر الدوله سفیر کبیر ایران در کشور عثمانی است و همچنین سند شماره ۸۰ به تاریخ ماه ذیعقده ۱۲۷۹ نامه حیدر افندی وزیر مختار دولت عثمانی به میرزا سعید خان در خصوص خان های طایفه قاراپاپاق که در محالات سولدوز اقامت دارند , میباشد.

۶- با توجه به قانون تقسیمات کشوری مصوب سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۶ شمسی شهرستان نقده فعلی تحت عنوان بخش سولدوز تابع شهرستان ارومیه بوده است تا اینکه در سال ۱۳۳۷ دکتر منوچهر اقبال نخست وزیر رژیم سابق به اتفاق هیئت وزیران به این منطقه آمد و بنا به درخواست اهالی که به وسیله شادروان قلی خان بوزچلو اعلام گردید بخش سولدوز (به مرکزیت شهر نقده) به شهرستان تبدیل شد و به دستور شخص نخست وزیر نام این منطقه به شهرستان نقده تبدیل شد و تا آن موقع هیچگونه سند و مدرکی تحت عنوان نام دیگری غیر از سولدوز و نقده برای این منطقه وجود نداشته است .

۷- در نقشه های جغرافیای سیاسی و اقتصادی که در سال ۱۳۱۱ و پس از آن چاپ شده نام منطقه سولدوز نوشته شده و در نقشه های بین المللی هم نام این منطقه (سولدوز) ذکر گردیده است که حاضرم نقشه های مذکور را در جهت صدق عرایض به هر مرجعی که لازم باشد تقدیم نمایم .

۸- دکتر مایکل دانتی استاد باستان شناس آمریکایی در کتابی که در مورد تپه حسنلو نوشته ،منطقه را چنین معرفی کرده : محوطه تپه حسنلو در جوار ساحل جنوبی دریاچه اورمیه در استان آذربایجانغربی ایران واقع است ، حسنلو بزرگترین تپه دره رودخانه گدار است که از رشته کوههای غربی زاگرس در شرق تا سواحل جنوبی دریاچه اورمیه را در بر میگیرد ، بخش غربی این دره اشنویه و بخش شرقی آن که حسنلو در آن واقع شده سولدوز نامیده میشود .

۹ – پروفسور دایسون استاد باستان شناس و رئیس دانشگاه پنسلوانیای آمریکا که خود چندین سال متوالی در تپه حسنلو شهرستان نقده و سایر مناطق آذربایجانغربی در کاوش و مطالعات آثار باستانی منطقه سولدوز فعالیت داشته در تمام کتابهایی که تالیف کرده از این منطقه تحت عنوان سولدوز نام برده است که برخی از کتابهای ایشان از سوی سازمان میراث فرهنگی هم چاپ شده است.

۱۰-سر اورل اشتاین سیاح و باستان شناس بریتانیایی در سال ۱۹۳۶ میلادی به منظور ثبت تپه ها و یادمان های باستانی به ایران آمده و در مسیر خود گاهی گمانه های حفاری مختصری را در محوطه های مختلف انجام میدهد ، در آنزمان تپه های اندکی در ایران ازسوی باستان شناسان ثبت و حفاری شده بودند و اشتاین موفق میشود دیده های خود از محوطه باستانی را از راه حفر گمانه یا جمع آوری آثار سطحی ثبت کند که در یاداشت های خود اشاره میکند , سفال های خاکستری تیره یا سیاه با نوارهای تزئینی محدب و داغ دار در تپه های سولدوز به وفور یافت میشوند.

۱۱- در لغت نامه دهخدا که معروفیت جهانی دارد و هفتاد و نه سال پیش نوشته شده بخش سولدوز را چنین معرفی کرده است : سولدوز نامی از بخش های تابع شهرستان اورمیه بوده و در جنوب خاوری اورمیه واقع شده است که از شمال به دهستان دول و از جنوب و خاور به شهر ویران و لاهیجان از باختر به حومه اشنویه محدود می باشد هوای بخش معتدل و محصول عمده آن غلات ، توتون ، چغندر قند ، حبوبات و برنج است ، آب مزروعی این بخش از رودخانه گدار و چشمه سارها تامین میگردد و دارای یک دهستان به نام حومه میباشد دهستان حومه از ۹۲ آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود ۲۱۴۰۰ تن است.

۱۲- به نوشته عیسی یگانه نویسنده و روزنامه نگار برجسته و ارجمند منطقه که در بیست سال گذشته در جهت تالیف تاریخ ایل قاراپاپاق و ولایت سولدوز تلاش و زحمات زیادی را معمول داشته اند در مقاله ای که در نشریه ارمغان آذربایجان منتشر کرده چنین نوشته است : درخواست تغییر نام شهرستان نقده به سولدوز (به مرکزیت شهر نقده) یک درخواست مردمی بوده و شاهد این ادعا ، امضای طومارهای متعدد اهالی مبنی بر تقاضای تغییر نام این شهرستان به سولدوز در سنوات گذشته میباشد. دیگر آنکه مردم منطقه برای حفظ مواریث فرهنگی خود از جمله حفظ نام ولایت تاریخی سولدوز این نام را آزین بخش مغازه ها ، شرکتها ، نشریات ، گروههای ورزشی و اجتماعی خود نموده و به نوعی علاقه و دلبستگی خود را به حفظ نام تاریخی و زیبای سولدوز ابراز داشته اند وی در ادامه مقاله خود با استناد به فرهنگ ترکیب فارسی سنگلاخ تالیف میرزا مهدی خان استرآبادی ، سولدوز را نام طایفه ای از اتراک ذکر نموده و اعلام داشته اند: از قرن هفتم هجری است که در اغلب کتب تاریخی به لفظ سولدوز که با منطقه فعلی در آذربایجان غربی مطابقت دارد اشاره گردیده ، به هر حال کلمه سولدوز قبل ازآمدن ایل قاراپاپاق به منطقه اتلاق میشده که در اسناد دیوانی دوره قاجار و قبل از آن این منطقه به نام ولایت سولدوز مسمی بوده و در رژیم پهلوی نیز طبق قانون تقسیمات کشوری ابتدا به عنوان بخش سولدوز تابع رضائیه محسوب میشد تا اینکه در سال ۱۳۳۷ به شهرستان سولدوز به مرکزیت شهر نقده تبدیل گردید ، در آنزمان خانه (پیرانشهرفعلی)و اشنویه بخش های تابعه این شهرستان بودند و مرکز اداره آن نیز شهر نقده بوده اما در سال ۱۳۴۲ نام شهرستان سولدوز به شهرستان نقده تغییر یافت و علیرغم تلاش سیستم اداری رژیم پهلوی برای زدودن این نام از اذهان عمومی ، مردم این دیار نام تاریخی سولدوز را در حافظه و شعور اجتماعی خود ثبت کرده و حفظ نموده اند.

۱۳- به نوشته علی دهقان در کتاب سرزمین زرتشت : ولایت سولدوز را عباس میرزا ولیعهد قاجار در سال ۱۲۴۵ هجری قمری به ایل قاراپاپاق واگذار نموده ، البته تا آن زمان سولدوز ملک شخصی عباس میرزا نائب السلطنه قاجار بوده است بدین ترتیب ایل قاراپاپاق در منطقه سولدوز سکونت نموده به کشاورزی و زراعت و دامداری مشغول شده اند ، ایل قاراپاپاق مردمانی شجاع و جنگجو بوده و به میهن خود ایران علاقه زیادی دارند و در دوران قاجاریه و اوایل حکومت پهلوی همیشه در حدود ششصد سوار مسلح از افراد این ایل برای حفظ مرزهای غربی کشور در اختیار زمام داران دولت مرکزی بوده است.

۱۴- به نوشته دایره المعارف اسلامی که به زبان فرانسه نوشته شده به نقل از پروفسور مینوریسکی ، اسقف کلدانی سیمون دریکسندی به تاریخ ۱۶۵۳ میلادی نوشته است : اتباع او در مناطق سولدوز – اشنویه -سلماس- آرنا – ترگور – اورمیه سکونت دارند.

۱۵- به نوشته روزنامه نیروی سوم مورخه شنبه ۲۰ تیر ماه ۱۳۳۲ شمسی : در آذربایجان برای اعضای حزب زحمتکشان ملت ایران نیروی سوم کارشکنی می کنند خبر رسیده از نقده حاکی است که تمام روسای دوایر دولتی مانند فرماندار اورمیه ، بخشدار سولدوز و ملاکین با تمام قوا بر علیه تشکیلات ما قیام نموده و مخصوصا رفیق حزبی ما آقای علی اشرف رضایی اعزامی از تهران را تهدید کرده اند و از فعالیت های حزبی رفقای ارزنده ما جلوگیری می کنند و به نام اینکه هیچ نوع تشکیلاتی نباید در آن محل باشد جلوی افراد ما را سد می کنند در حالی که در مقابل چشم همان آقایان حزب کومله و حزب توده علنا فعالیت می کنند و روزنامه های آنها در همه جا پخش می شود و نه آقای فرماندار و نه سایر مقامات مربوطه مانع این فعالیت های مخرب نمی گردند ، ما از مراجع مسئول می خواهیم به این تضییقات خاتمه دهند و بیش از این وسایل دلسردی جوانان ما را فراهم نکنند .

۱۶- به نوشته سرلشکر مظفر زنگنه (که از قومیت کرد بود) در ماهنامه ارتش به شماره ۷ , سال ۱۳۴۵ شمسی: خلفای عباسی حکمران کل آذربایجان را به این منطقه اعزام میکردند و این شخص از طرف خود حکامی را جهت اداره کردن ولایات انتخاب مینمود ، در زمان خلافت ابوجعفر منصور عباسی طایفه روادی که بین موصل و ارتفاعات آذربایجان ساکن بودند و رئیس آنها کسی بود به نام صدق ابن علی که با برادران و ایل خود به مامور خلیفه شوریده شهر اورمیه را تسخیر نموده مرکز حکومت خود قرار داده ، سپس شهرهای خوی – سلماس –اشنویه و سولدوز را در آذربایجان غربی تصرف کرده و در آن حکومت مستقلی تشکیل داد.

۱۷-کاپیتان کاردیاس کنسول روسیه تزاری در اورمیه در دسامبر سال ۱۹۱۲ به مناطق سولدوز – ساوجبلاغ (مهاباد) ولایجان (پیرانشهر) آمده و در گزارشی به دولت خود نوشته است: قائم مقام حکومت سولدوز حسنعلی خان با ۱۵ نفر سوار مسلح به استقبال من آمده بود و جمعی از مسیحیان محمدیار شامل نستوریها ، ارمنیها و کاتولیکها در مدخل روستا نزدیک خانه حسنعلی خان با شور و شوق صمیمانه اجتماع نموده منتظر من بودند ، عده زیادی از خان های قاراپاپاق که موقع اقامتم در محمد شاه با آنان آشنا شده بودم در محمدیار در منزل حسنعلی خان حضور داشتند که عموماً , هم عقیده بودند در محکومیت نجفقلی خان امیر تومان که علاوه از ایجاد تفرقه بین آنها توسط عثمانیها و ایادی آنان مانند حمزه آقا مامش آنها را مورد تعدی قرار داده اند.( توضیح اینکه نجفقلی خان امیر تومان جد دکتر بهمن خسروی است).

۱۸- اوژن اوین وزیر مختار فرانسه در ایران در سال ۱۹۰۶ میلادی به دیدار سران ایل قاراپاپاق به سولدوز آمده در کتاب ایران امروز نوشته است : بعد از عبور از تنگه کمر قایا (روستای شیخ احمد) منطقه سولدوز آغاز میگردد کمی پائین تر از این روستا برکه مدوری قرار دارد مالک این روستا اسد خان سرهنگ با عده ای از سواران شب به پیشواز ما آمده بود ، سایر رؤسای طایفه های ایل قاراپاپاق هم که در پیشاپیش آنان فراشها مجهز به چوب دستی های نقره ای حرکت میکردند همگی در محمدیار به دیدار من آمدند .

۱۹- مهندس محمد کمیجانی نویسنده و محقق ارجمند ایل قاراپاپاق از اهالی شهرستان کمیجان واقع در استان مرکزی ( محل سکونت اولیه این ایل) در کتابی که در خصوص آن منطقه و ایل بوزچلو نوشته اند بوزچلو را نام ایلی ترک تبار که قاراپاپاق های ساکن منطقه سولدوز آذربایجان هم تیره ای از این ایل بزرگ ترک به شمار میرود ذکر کرده اند. لازم به توضیح است آقای کمیجانی تاکنون برای شناساندن شاخه های از هم جدا شده ایل بوزچلو سعی و تلاش بسیاری نموده اند.

۲۰- به روایت تاریخ رجال ایران جلد ششم تالیف مهدی بامداد : سولدوز در دوران رژیم های افشاریه و زندیه در دست محمد کریمخان بیگلربیگی و سپس فتحعلی خان افشار ارشلو بود که در زمان فتحعلیشاه قاجار احمد خان مقدم مراغه ای با سرکوب باپیرآقا منگور حکومت سولدوز را بر عهده گرفت و تا آمدن ایل قاراپاپاق به منطقه همراه ایل افشار در این منطقه به حکومت پرداخت.

۲۱- مسیو نیکیتین کنسول بعدی دولت روسیه تزاری که از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ میلادی در اورمیه بوده در کتابی به نام (ایرانی که من شناخته ام) در مورد این منطقه چنین نوشته است : طایفه قاراپاپاق در ناحیه سولدوز ساکن هستند و سولدوز از حیث حبوبات از اراضی ممتاز به شمار میرود و به قدری حاصل فراوان می آورد که بطور ضرب المثل مشهور است : با حاصل یک ساله سولدوز میتوان دریاچه اورمیه را پر کرد . افراد طایفه قاراپاپاق اگر چه از حیث نژاد ترک هستند ولی مذهب آنها تشیع است.

۲۲- به نقل از تاریخ افشار به قلم میرزا رشید ادیب شعرا در ایام حکمرانی ابراهیم خان قاجار در اورمیه اشرار آغاز فتنه و فساد کرده و غوغای عظیم برانگیختند من جمله میر رواندوز , نخست به غارت و چپاول مردم سردشت مبادرت نموده و سپس تعدی به قصبه اشنویه کرده است و چون ابراهیم خان میدانست چاره این کار در دست او نیست زیرا که : ایل افشار و اهالی اورمیه از وی شاکی و رویگردان هستند لذا ناچارا ً‌جریان را به نائب السلطنه اطلاع داد که فرمانی بر عهده خسرو خان والی کردستان در تنبیه میر رواندوز صدور یافت و از جانب نائب السلطنه نیز نواب جهانگیر میرزا به حکومت اورمی و انتظام آنجا مامور آمده و مقرر شد که محمد خان سرتیپ ایروانی با دو فوج نظام افشار و سواران قاراپاپاق سولدوز و مقدم و مکری به سردشت حمله کرده و دست چپاول میر رواندوز را از آن منطقه قطع نمایند. در پایان به صراحت اعلام می شود لفظ سندوس کردی نبوده بلکه یک کلمه عربی می باشد که در قرآن مجید در سوره های الدخان ، کهف و انسان وجود دارد ولی در طول تاریخ برای نام منطقه شهرستان نقده از این کلمه ، در هیچ سند و مدرکی ذکر نشده است . به هر حال مردم این دیار پرماجرای تاریخ هرگز نمیتوانند بدون داشتن تاریخ و میراث فرهنگی سرزمین خویش ، هویت ملی خود را محفوظ بدارند ، تاریخ و نگارشات با ارزش و آموزنده هم گزارشاتی هستند که مسئولان امور در آن فداکاری ها و ایثار گریهای مردم و نیز خواسته ها و محرومیت ها و ستم هایی که بر آنان رفته هر چه بهتر و رساتر اعلام گردد تا به طور شایسته از حوادث و وقایع تاریخی در جهت عمران ، آبادی و تامین امنیت منطقه نتیجه گیری شود که از جمله آنها اسناد و مدارک تاریخی در مورد ولایت سولدوز می باشد و بدین جهت است که در گذشته بزرگان گفته اند تاریخ گناه کاران را میبخشد ولی نویسندگان بی عمل و مسئولان بی تفاوت به خواسته های به حق و قانونی مردم را هرگز نخواهد بخشید تاریخ یک دادگاه است که درباره عملکرد مسئولان امور و مردم این دیار مظلوم به خوبی قضاوت خواهد کرد . توضیح اینکه استان آذربایجان غربی در میهن عزیزمان ایران تاریخ بس قدیمی دارد و همیشه در هر برهه از زمان چه در زمان آشور و چه در زمان امپراطوری روم و چه دوران بعد از آنها سپر بلا بوده و حوادث گوناگون دیده که کمتر استانی در کشور ایران با چنین مصائبی در طول تاریخ دست به گریبان بوده است لذا اگر به گذشته آذربایجان نظر افکنیم مانند پرده سینما ، فداکاریها ، قتل ، غارت ، شهامت و شجاعت مردان دلیر خطه قهرمان پرور سولدوز را خواهیم دید و این تاریخ است که میتواند نسل جوان و آینده را به حوادث و فداکاریها و ایثارگریهای گذشتگان آشنا کرده و به آنان درس فداکاری در راه دفاع از تمامیت ارضی و استقلال میهن عزیزمان ایران را بدهد که در این راه احیاء نام های تاریخی شهرها و مناطق استان کمال ضرورت را دارد که امید است این مهم به همت والای مسئولان امور به انجام رسد تا باشد که به نام آنان در تاریخ استان ثبت گردیده و یادگاری از دوران خدمت آنها بوده باشد-به امید آن روز. 

 هرکه ناموخت ، ازگذشت روزگار
 نیز ناموزد ، زهیچ آموزگار 
 نویسنده: استاد علی خلخالی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد