منطقه سکونت قره پاپاق را «سلدوز» گویند، هیچ سندی از مصادر دیوانی، درباری، حکومتی، استیفائی، مالیاتی و… قبل از ورود قره پاپاق به منطقه مذکور، در دست نیست تا نام احتمالی قبلی منطقه را مشخص کند و همینطور در منابع مردمی.
اولین سندی که نام سلدوز به عنوان اسم این منطقه در آن آمده، فرمان عباس میرزا مبنی بر واگذاری و تخصیص محال سلدوز برای سکونت ایل قره پاپاق و نیز به عنوان سند تملک قریه «نقدای» یا «نوجه ده» ـ نقده کنونی ـ به نقی خان سرتیپ، رئیس قره پاپاق است، این فرمان در جمادی الثانیه سنه 1240 صادر شده است یعنی سه سال پس از ورود قره پاپاق به آن محال.[1]
ادامه مطلب ...به خدای کعبه رستگار شدم
دیزمار در موقعیت جغرافیایی N3850 E4628 در استان آذربایجان شرقی واقع است. دیزمار ارسباران در چهارچوب شهرستانهای جلفا،مرند،شبستر ،هریس،تبریز و ورزقان قرار دارد. دکتر یوسف دیزماری می نویسد:
بهادریهای دیزمار آذربایجان شرقی و قرهپاپاق های ساکن در منطقه سولدوز آذربایجان غربی، در اصل از یک ریشهاند و هر دوی آنها در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار از ولایت عمدتاً مسلمان و شیعه نشین ایروان به ایران کوچ نمودهاند.
ادامه مطلب ...السلام علیک یا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
آیتالله حاج شیخ مرتضی رضوی رهبر انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در شهر نقده و سولدوز
تصاویری که در پی میآید و در آستانه چهلودومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به شما تقدیم میشود، جلوههایی از این حرکت پرشکوه در سال 1357 درشهر نقده را در خویش دارد.
قره پاپاقها در ابتدای ورود به سولدوز خانهها و اصطبل ها را خیلی کم عرض و در عین حال طولانی و دراز میساختند. زیرا منطقه بکر سولدوز فاقد درخت و چوب بود. موادی که در خانه سازی به کار میرفت عبارت بود از سه چیز: چم، گل رس و نی. چمن را بصورت بلوک های مکعب مستطیلی میبریدند و از گل رس برای ملاط استفاده میکردند. بستههای بلند نی را روی دیوار میچیدند و سر آنها را به یکدیگر تکیه میدادند و با طناب هائی از گیاه جگن محکم میبستند. بدین ترتیب یک سقف شیروانی شکل به وجود میآمد که پشت آن را کاه گل میکردند.
ادامه مطلب ...سکینه خاتون طبیب سنتی روستای حسنلو در سولدوز
در سولدوز طبابت سنتی معمولا با تجویز داروهای گیاهی و جراحی های سطحی از طرف برخی از زنان قاراپاپاق که در امر طبابت سنتی خبره و کارآزموده بودند، انجام می گرفت. آخرین بازمانده از بانوان طب سنتی قاراپاپاق که تا همین اواخر در طبابت سنتی معروف و شهره محال سولدوز بودند، گل عنبر خالا در روستای راهدهنه، دنیازر خالا در روستای آقابگلو و سکینه خاتون در روستای حسنلو، بودند.
ادامه مطلب ...در سالهای 37 ـ 1330 حدود یک هفتم کلّ سبزه (کشمکش تیزابی) صادراتی کشور از تاکستانهای سلدوز بدست میآمد. پس از سال 1341 مساحت باغات تاک و سیب سلدوز جهش سریع داشت که نتیجه سه عامل بود، برنامه تقسیم اراضی، فروکش کردن آبهای زیر زمینی (زینه) بدلیل عقب نشینی دریاچه و گود شدن بستر رودخانه گادار که موجب از بین رفتن زینهها شد. و زمینها برای باغ کاری مناسب شدند.
ادامه مطلب ...قاراپاپاق ها پس از گذشت چندین سال از آمدن به سلدوز با احیای اراضی بیشتر، به کشاورزان سخت کوش تبدیل شدند. ابتدا در موطنشان از درخت و تاکستان خبری نبود، بطوری که در اول ورود ساقههای کلفت و بلند نی را به اندازه «یک بغل» با هم میبستند و «باغ» مینامیدند و با آنها سقف میساختند. آنان ناچار بودند خانهها و اصطبل ها را کم عرض و در حدود 5/2 متر بسازند، انتهای باغها را بر روی دیوار و سر آنها را به هم تکیه داده و با «جگن» میبستند آنگاه کاه و گل میکردند بدین ترتیب سقفها در آن زمان شکل شیروانی داشته است.
ادامه مطلب ...اوژن اوبن در کتاب «ایران امروز سال ۱۹۰۶ میلادی مینویسد: «بعد از عبور از تنگه «کمرقایا» و روستای «شیخ احمد»، منطقه سلدوز آغاز میگردد. کمی پایینتر، برکه مدوری قراردارد که از حرارت تابش آفتاب تابستان خشک شده است. مالک این روستا، اسدخان سرهنگ، [پدر مرحوم قلیخان سارال چیانه، ساکن عجملو] به همراه سوارانش، تا گردنه به پیشواز ما آمده است. او با اشاره، زمینهای روستایش را نشان داده و میگوید: تمامی این روستا به جنابعالی تعلق دارد و اینجانب شش دانگ آن را به رسم «پیشکش» حضور مبارک تقدیم میکنم.
ادامه مطلب ...پس از ورود ایل قاراپاپاق به سلدوز «میررواندوز» که پانزده سال پیش کارگزاران افشار را در سلدوز غارت کرده بود به فکر حمله به ایل جدید میافتد، نقی خان مراتب را به اطلاع نایب السلطنه میرساند. به دستور وی دو فوج سوار با چهار اراده توپ از ارومیه اعزام و در اختیار نقی خان قرار میگیرد، قره پاپاق آماده جنگ میشود، میر رواندوز از آمادگی آنان خبردار شده و نیروهایش را که از قبایل مختلف کرد از جمله رواندوز و منگور جمع کرده بود مرخص نموده و به رواندوز مراجعت میکند. [تاریخ ایل قاراپاپاق، به کوشش مهدی رضوی]
ادامه مطلب ...از اواسط دوران صفویه که سیاست اسکان ایلات در متن سیاست عمومی دولتهای مرکزی قرار گرفت، معیار دیگری به نام «آبادی» و «قریه» در عنوان خانها و رؤسای ایلات ظاهر گردید و هر رئیس ایلی که اتباعش یکصد روستا یا بیشتر را تشکیل میدادند، به لقب «امیر تومان» نیز نایل میشدند. به طور مشخص میدانیم که سازمان ایل قره پاپاق تا زمان وفات نقی خان بزچلو (رئیسی که ایل را به سلدوز آورد) همان سازمان مذکور در فوق بود. پس از چند سال از وفات او در سازمان اداره ایل تغییراتی رخ داد، این تغییرات کپی و برگردانی بود از تغییراتی که در دربار رخ میداد.
ادامه مطلب ...