تاریخ وفات نجفقلی خان حاج امیر تومان دقیقاً روشن نیست، یک سند تلگرافی از ولیعهد (محمد علی میرزا) بتاریخ روز نهم ربیع الاول سنه 1324، نشان میدهد که وی در آن تاریخ یعنی 6 ماه قبل از وفات مظفر الدین شاه در قید حیات و همچنان حاکم محلی قراپاپاق بوده است.
ادامه مطلب ...بازار هفتگی بازار محمدیار سولدوز سال ۱۳۲۰
در پی یاغیگری اسماعیل سیمیتقو و غارتگری اکراد. درسال 1299 شمسی سولدوز تبدیل به ویرانه شد و همین مسله باعث آواره شدن قاراپاپاق گردید که از آن با عنوان فاجعه بزرگ «قاچاقاچ» یاد می شود.
ایل قره پاپاق پس از مراجعت از در به دری «قاچاقاچ» ـ اول زمستان 1301 ـ تا شهریور 1320، نوزده سال به آبادانی سلدوز پرداخت، در اثر سعی مردم، و وفور آب و هوای مناسب و سخاوت زمین، دیگر بار سلدوز این قطعه آسمانی آباد گردید. مردم تازه احساس راحتی میکردند که نیروهای روس منطقه سلدوز را مانند مناطق شمال ایران اشغال کردند این بار سازمان و نظام ایلی بر قاراپاپاق حکومت نمیکرد، آنان نیز تحت سازمان جدید میزیستند. سلدوز به عنوان «بخش 2» ارومیه و مرکز آن نقده بود.
ادامه مطلب ...منطقه سکونت قره پاپاق را «سلدوز» گویند، هیچ سندی از مصادر دیوانی، درباری، حکومتی، استیفائی، مالیاتی و… قبل از ورود قره پاپاق به منطقه مذکور، در دست نیست تا نام احتمالی قبلی منطقه را مشخص کند و همینطور در منابع مردمی.
اولین سندی که نام سلدوز به عنوان اسم این منطقه در آن آمده، فرمان عباس میرزا مبنی بر واگذاری و تخصیص محال سلدوز برای سکونت ایل قره پاپاق و نیز به عنوان سند تملک قریه «نقدای» یا «نوجه ده» ـ نقده کنونی ـ به نقی خان سرتیپ، رئیس قره پاپاق است، این فرمان در جمادی الثانیه سنه 1240 صادر شده است یعنی سه سال پس از ورود قره پاپاق به آن محال.[1]
ادامه مطلب ...دیزمار در موقعیت جغرافیایی N3850 E4628 در استان آذربایجان شرقی واقع است. دیزمار ارسباران در چهارچوب شهرستانهای جلفا،مرند،شبستر ،هریس،تبریز و ورزقان قرار دارد. دکتر یوسف دیزماری می نویسد:
بهادریهای دیزمار آذربایجان شرقی و قرهپاپاق های ساکن در منطقه سولدوز آذربایجان غربی، در اصل از یک ریشهاند و هر دوی آنها در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار از ولایت عمدتاً مسلمان و شیعه نشین ایروان به ایران کوچ نمودهاند.
ادامه مطلب ...آیتالله حاج شیخ مرتضی رضوی رهبر انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در شهر نقده و سولدوز
تصاویری که در پی میآید و در آستانه چهلودومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به شما تقدیم میشود، جلوههایی از این حرکت پرشکوه در سال 1357 درشهر نقده را در خویش دارد.
قره پاپاقها در ابتدای ورود به سولدوز خانهها و اصطبل ها را خیلی کم عرض و در عین حال طولانی و دراز میساختند. زیرا منطقه بکر سولدوز فاقد درخت و چوب بود. موادی که در خانه سازی به کار میرفت عبارت بود از سه چیز: چم، گل رس و نی. چمن را بصورت بلوک های مکعب مستطیلی میبریدند و از گل رس برای ملاط استفاده میکردند. بستههای بلند نی را روی دیوار میچیدند و سر آنها را به یکدیگر تکیه میدادند و با طناب هائی از گیاه جگن محکم میبستند. بدین ترتیب یک سقف شیروانی شکل به وجود میآمد که پشت آن را کاه گل میکردند.
ادامه مطلب ...سکینه خاتون طبیب سنتی روستای حسنلو در سولدوز
در سولدوز طبابت سنتی معمولا با تجویز داروهای گیاهی و جراحی های سطحی از طرف برخی از زنان قاراپاپاق که در امر طبابت سنتی خبره و کارآزموده بودند، انجام می گرفت. آخرین بازمانده از بانوان طب سنتی قاراپاپاق که تا همین اواخر در طبابت سنتی معروف و شهره محال سولدوز بودند، گل عنبر خالا در روستای راهدهنه، دنیازر خالا در روستای آقابگلو و سکینه خاتون در روستای حسنلو، بودند.
ادامه مطلب ...در سالهای 37 ـ 1330 حدود یک هفتم کلّ سبزه (کشمکش تیزابی) صادراتی کشور از تاکستانهای سلدوز بدست میآمد. پس از سال 1341 مساحت باغات تاک و سیب سلدوز جهش سریع داشت که نتیجه سه عامل بود، برنامه تقسیم اراضی، فروکش کردن آبهای زیر زمینی (زینه) بدلیل عقب نشینی دریاچه و گود شدن بستر رودخانه گادار که موجب از بین رفتن زینهها شد. و زمینها برای باغ کاری مناسب شدند.
ادامه مطلب ...اوژن اوبن در کتاب «ایران امروز سال ۱۹۰۶ میلادی مینویسد: «بعد از عبور از تنگه «کمرقایا» و روستای «شیخ احمد»، منطقه سلدوز آغاز میگردد. کمی پایینتر، برکه مدوری قراردارد که از حرارت تابش آفتاب تابستان خشک شده است. مالک این روستا، اسدخان سرهنگ، [پدر مرحوم قلیخان سارال چیانه، ساکن عجملو] به همراه سوارانش، تا گردنه به پیشواز ما آمده است. او با اشاره، زمینهای روستایش را نشان داده و میگوید: تمامی این روستا به جنابعالی تعلق دارد و اینجانب شش دانگ آن را به رسم «پیشکش» حضور مبارک تقدیم میکنم.
ادامه مطلب ...پس از ورود ایل قاراپاپاق به سلدوز «میررواندوز» که پانزده سال پیش کارگزاران افشار را در سلدوز غارت کرده بود به فکر حمله به ایل جدید میافتد، نقی خان مراتب را به اطلاع نایب السلطنه میرساند. به دستور وی دو فوج سوار با چهار اراده توپ از ارومیه اعزام و در اختیار نقی خان قرار میگیرد، قره پاپاق آماده جنگ میشود، میر رواندوز از آمادگی آنان خبردار شده و نیروهایش را که از قبایل مختلف کرد از جمله رواندوز و منگور جمع کرده بود مرخص نموده و به رواندوز مراجعت میکند. [تاریخ ایل قاراپاپاق، به کوشش مهدی رضوی]
ادامه مطلب ...از اواسط دوران صفویه که سیاست اسکان ایلات در متن سیاست عمومی دولتهای مرکزی قرار گرفت، معیار دیگری به نام «آبادی» و «قریه» در عنوان خانها و رؤسای ایلات ظاهر گردید و هر رئیس ایلی که اتباعش یکصد روستا یا بیشتر را تشکیل میدادند، به لقب «امیر تومان» نیز نایل میشدند. به طور مشخص میدانیم که سازمان ایل قره پاپاق تا زمان وفات نقی خان بزچلو (رئیسی که ایل را به سلدوز آورد) همان سازمان مذکور در فوق بود. پس از چند سال از وفات او در سازمان اداره ایل تغییراتی رخ داد، این تغییرات کپی و برگردانی بود از تغییراتی که در دربار رخ میداد.
ادامه مطلب ...انس و الفت کوچ نشینان و عشایر قاراپاپاق تنها به توصیف و ستایش از حیوانات اهلی کال، جامیش و بز و گوسفند در قالب سروده های سایاچی و یئلی یئل محدود نمی شود. پس از اسکان قاراپاپاق در سولدوز و یکجانشینی در صد آبادی به اصطلاح امیرتومانی، اکنون قاراپاپاق ها خود در میان حیوانات خیمه عشایری برپا میکنند و اتاقی بنام « طوله اتاقی» ایجاد می کنند! ارابه های «کال آراباسی» و مسابقات و فستیوال « کال دویوشدورمسی» برگزار می کنند و در این میان « کال برنده» جایزه و مدال تفاخر ملی دریافت می کند!
ادامه مطلب ...در ادبیات شفاهی قاراپاپاق ها، یئلی یئل همان یئرلی یئری هست که در اشعار مولانا و دیوان شمس تبریزی آمده است:
ساقی بنوش آن جام می یرلی یلی یرلی یلی
مطرب بگو بآواز نی یرلی یلی یرلی یلی
باد صبا برخاسته روی زمین آراسته
بلبل چمن پیراسته یرلی یلی یرلی یلی
که البته نگارش صحیح ترکی آن یئرلی یئری است.
یئر به معنی زمین و جایگاه است. یئرلی نیز به معنی جایگاه، مکان و روش درست و ارزشمند است.
یئرلی یئری نیز به معنای در جایگاه و منش اصلی، درست و ارزشمند قرار گرفته و حرکت کن.
بنابر این یئلی یئل، یا همان یئرلی یئری در ادبیات شفاهی و فولکلوریک آذربایجان: ترنم، سروده و آهنگی محبت آمیز و گاهی حزین که در انس و الفت انسان و در هنگام ارتباط و کار کشاورزی با دام های اهلی خصوصا در شخم زنی با کال جوتو خوانده می شود.
سروده هایی محبت آمیز از این دست که حیوان را به رامش و منش درست در جایگاه طبیعی فرا میخواند.
چه در هنگام شیردوشی، شخم زنی، ارابه کشی، خوشه چینی و یا خرمن کوبی و ...
آهنگ یئرلی یئری شاید همانند سروده های سایاچی و بازمانده سرودهای مقدسی است که مردم عهد شامان (شمن) در ستایش یاوران بزرگ حیات شان، یعنی حیوانات اهلی، خورشید، کوه، زمین، آب، باران، ستارگان، گیاهان و مانند آن سرودهاند. این سرودها عموماً در سینههای سایاچی ها محفوظ است. ( و تا همین اواخر در میان قاراپاپاق برخی با ذائقه هنری و آوازی خوش در سروده های یئلی یئل و ستایش کال و گاومیش مشهور و زبانزد بودند).
پس از یاغیگری سمیتقو و غارتگری اکراد، در فاجعه بزرگ قاچاقاچ جنازه پیر مردان و زنان سالخورده بر پهنه برف سرد، منظره غم انگیزی را به وجود آورده بود و خیلی از زنان ضعیف با طفلی شیر خواره در بغل، در آغوش برف جان سپرده بودند که صحنه درد و رنج را در مقابل دیدگان به نمایش می گذاشت. در این هنگام مشکل قره پاپاق خروج از سلدوز بود، پس از عبور از کوه بهراملو، از تعقیب اکراد میآسودند.
ادامه مطلب ...تصویری از مهاجمان کرد به سرکردگی «اسماعیل سمیتقو» که در سال 1299 شمسی به سولدوز یورش آورد. در پی یاغیگری اسماعیل سیمیتقو و غارتگری اکراد، سولدوز تبدیل به ویرانه شد و همین مسله باعث آواره شدن قاراپاپاق گردید که از آن با عنوان فاجعه بزرگ «قاچاقاچ» یاد می شود. قاراپاپاق ها پس از سه سال هجران و آوارگی در غربت به موطن خود سولدوز باز گشتند.
ادامه مطلب ...