سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز
سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز

حکومت محلی سولدوز در سالهای اشغال

تاریخ وفات نجفقلی خان حاج امیر تومان دقیقاً روشن نیست، یک سند تلگرافی از ولیعهد (محمد علی میرزا) بتاریخ روز نهم ربیع الاول سنه 1324، نشان می‌دهد که وی در آن تاریخ یعنی 6 ماه قبل از وفات مظفر الدین شاه در قید حیات و همچنان حاکم محلی قراپاپاق بوده است. 

ادامه مطلب ...

باپیر آقا میرپنج قره پاپاق


یوسف ضیاء مردی دقیق و سختگیر و مجری بتمام معنی بود به تنهائی به همه امور حقوقی و قضائی و اداری کلیه عثمانیها و مردم بومی رسیدگی می‌کرد، با اینکه مردم قره پاپاق به سفارش روحانیون و رؤسای خودشان هیچ کاری با حکومت عثمانی نداشتند با اینهمه بعضی سودجویان فرصت طلب به محکمه‌های آنها مراجعه می‌کردند. 

ادامه مطلب ...

اشغال سولدوز توسط عثمانیان

مرز ایران و عثمانی درکنار سنگ باستانی کلاشین درسال 1269

تصویر حاج نجفقلی خان امیر تومان رییس ایل قره پاپاق و پروفسور دمرگان
مرز ایران و عثمانی درکنار سنگ باستانی کلاشین درسال 1269

عثمانی‌ها در زمان نجفقلی خان و حیدر خان، سلدوز را اشغال می‌کنند. از این پس منابع سخن، افرادی هستند که یا در هنگام تهیه یادداشتهای اولیه این کتاب (از سال 43 تا 57) در قید حیات بودند و یا همین امروزه به زندگی مشغولند، البته آنچه از این اشخاص یاد داشت کرده ایم کلاً محدود به حوادث سلدوز می‌گردد و آنان از جریانات بین المللی که موجبات این حوادث شده‌اند در مواقع تحلیل دور دست، بی اطلاع بوده‌اند. 

ادامه مطلب ...

ایل قره پاپاق پس از مراجعت از قاچاقاچ

بازار هفتگی بازار محمدیار سولدوز سال ۱۳۲۰

در پی یاغیگری اسماعیل سیمیتقو و غارتگری اکراد. درسال 1299 شمسی سولدوز تبدیل به ویرانه شد و همین مسله باعث آواره شدن قاراپاپاق گردید که از آن با عنوان فاجعه بزرگ «قاچاقاچ» یاد می شود.

ایل قره پاپاق پس از مراجعت از در به دری «قاچاقاچ» ـ اول زمستان 1301 ـ تا شهریور 1320، نوزده سال به آبادانی سلدوز پرداخت، در اثر سعی مردم، و وفور آب و هوای مناسب و سخاوت زمین، دیگر بار سلدوز این قطعه آسمانی آباد گردید. مردم تازه احساس راحتی می‌کردند که نیروهای روس منطقه سلدوز را مانند مناطق شمال ایران اشغال کردند این بار سازمان و نظام ایلی بر قاراپاپاق حکومت نمی‌کرد، آنان نیز تحت سازمان جدید می‌زیستند. سلدوز به عنوان «بخش 2» ارومیه و مرکز آن نقده بود. 

ادامه مطلب ...

نام سرزمین سولدوز

منطقه سکونت قره پاپاق را «سلدوز» گویند، هیچ سندی از مصادر دیوانی، درباری، حکومتی، استیفائی، مالیاتی و… قبل از ورود قره پاپاق به منطقه مذکور، در دست نیست تا نام احتمالی قبلی منطقه را مشخص کند و همینطور در منابع مردمی.  

اولین سندی که نام سلدوز به عنوان اسم این منطقه در آن آمده، فرمان عباس میرزا مبنی بر واگذاری و تخصیص محال سلدوز برای سکونت ایل قره پاپاق و نیز به عنوان سند تملک قریه «نقدای» یا «نوجه ده» ـ نقده کنونی ـ به نقی خان سرتیپ، رئیس قره پاپاق است، این فرمان در جمادی الثانیه سنه 1240 صادر شده است یعنی سه سال پس از ورود قره پاپاق به آن محال.[1] 

ادامه مطلب ...

بهادری‌ های دیزمار و قره‌ پاپاق‌ های سولدوز

دیزمار در موقعیت جغرافیایی N3850 E4628 در استان آذربایجان شرقی واقع است. دیزمار ارسباران در چهارچوب شهرستان‌های جلفا،مرند،شبستر ،هریس،تبریز و ورزقان قرار دارد. دکتر یوسف دیزماری می نویسد:

بهادری‌های دیزمار آذربایجان شرقی و قره‌پاپاق های ساکن در منطقه سولدوز آذربایجان غربی، در اصل از یک ریشه‌اند و هر دوی آنها در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار از ولایت عمدتاً مسلمان و شیعه نشین ایروان به ایران کوچ نموده‌اند.  

ادامه مطلب ...

قره پاپاق ها براساس اسناد دولتی در سال ۱۹۲۷

این متن ترجمه ای است به فارسی  از کتاب ” ایران آذربایجانی تدقیق راپوری” که در سال ۱۹۲۷ میلادی توسط یک مامورنظامی کشور ترکیه  به ترکی عثمانی نوشته شده است.  این کتاب در سال ۱۹۲۷ میلادی در آنکارا به زبان ترکی و با الفبای عربی چاپ و با قید “محرمانه” در دسترس مقامات  قرار گرفته است. 
ادامه مطلب ...

انقلاب اسلامی در شهر نقده در آیینه تصاویر

انقلاب اسلامی در شهر نقده در آیینه تصاویر

آیت‌الله حاج شیخ مرتضی رضوی رهبر انقلاب اسلامی  ۱۳۵۷ در شهر نقده و سولدوز

تصاویری که در پی می‌آید و در آستانه چهل‌ودومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به شما تقدیم می‌شود، جلوه‌هایی از این حرکت پرشکوه در سال 1357 درشهر نقده را در خویش دارد.

ادامه مطلب ...

معماری، خانه سازی و دیوار دفاعی قاراپاپاق ها

قره پاپاق‌ها در ابتدای ورود به سولدوز خانه‌ها و اصطبل ها را خیلی کم عرض و در عین حال طولانی و دراز می‌ساختند. زیرا منطقه‌ بکر سولدوز فاقد درخت و چوب بود. موادی که در خانه سازی به کار می‌رفت عبارت بود از سه چیز: چم، گل رس و نی. چمن را بصورت بلوک های مکعب مستطیلی می‌بریدند و از گل رس برای ملاط استفاده می‌کردند. بسته‌های بلند نی را روی دیوار می‌چیدند و سر آنها را به یکدیگر تکیه می‌دادند و با طناب هائی از گیاه جگن محکم می‌بستند. بدین ترتیب یک سقف شیروانی شکل به وجود می‌آمد که پشت آن را کاه گل می‌کردند. 

ادامه مطلب ...

طب سنتی قاراپاپاق در سولدوز

سکینه خاتون طبیب سنتی روستای حسنلو در سولدوز

در سولدوز طبابت سنتی معمولا با تجویز داروهای گیاهی و جراحی های سطحی از طرف برخی از زنان قاراپاپاق که در امر طبابت سنتی خبره و کارآزموده بودند، انجام می گرفت. آخرین بازمانده از بانوان طب سنتی قاراپاپاق که تا همین اواخر در طبابت سنتی معروف و شهره محال سولدوز بودند، گل عنبر خالا در روستای راهدهنه، دنیازر خالا در روستای آقابگلو و سکینه خاتون در روستای حسنلو، بودند. 

ادامه مطلب ...

تاکستان های سولدوز

در سالهای 37 ـ 1330 حدود یک هفتم کلّ سبزه (کشمکش تیزابی) صادراتی کشور از تاکستانهای سلدوز بدست می‌آمد. پس از سال 1341 مساحت باغات تاک و سیب سلدوز جهش سریع داشت که نتیجه سه عامل بود، برنامه تقسیم اراضی، فروکش کردن آبهای زیر زمینی (زینه) بدلیل عقب نشینی دریاچه و گود شدن بستر رودخانه گادار که موجب از بین رفتن زینه‌ها شد. و زمین‌ها برای باغ کاری مناسب شدند. 

ادامه مطلب ...

کشاورزی در سولدوز

قاراپاپاق ها پس از گذشت چندین سال از آمدن به سلدوز با احیای اراضی بیشتر، به کشاورزان سخت کوش تبدیل شدند. ابتدا در موطن‌شان از درخت و تاکستان خبری نبود، بطوری که در اول ورود ساقه‌های کلفت و بلند نی را به اندازه «یک بغل» با هم می‌بستند و «باغ» می‌نامیدند و با آنها سقف می‌ساختند. آنان ناچار بودند خانه‌ها و اصطبل ها را کم عرض و در حدود 5/2 متر بسازند، انتهای باغها را بر روی دیوار و سر آنها را به هم تکیه داده و با «جگن» می‌بستند آنگاه کاه و گل می‌کردند بدین ترتیب سقفها در آن زمان شکل شیروانی داشته است. 

ادامه مطلب ...

اوژن اوبن سفیر فرانسه در میان قاراپاپاق

اوژن اوبن در کتاب «ایران امروز سال ۱۹۰۶ میلادی می‌نویسد: «بعد از عبور از تنگه «کمرقایا» و روستای «شیخ احمد»، منطقه سلدوز آغاز می‌گردد. کمی پایین‌تر، برکه مدوری قراردارد که از حرارت تابش آفتاب تابستان خشک شده است. مالک این روستا، اسدخان سرهنگ، [پدر مرحوم قلی‌خان سارال چیانه، ساکن عجملو] به همراه سوارانش، تا گردنه به پیشواز ما آمده است. او با اشاره، زمین‌های روستایش را نشان داده و می‌گوید: تمامی این روستا به جنابعالی تعلق دارد و اینجانب شش دانگ آن را به رسم «پیشکش» حضور مبارک تقدیم می‌کنم.   

ادامه مطلب ...

مرزداران غیور قاراپاپاق در غائله میر رواندوز

پس از ورود ایل قارا‌پاپاق به سلدوز «میررواندوز» که پانزده سال پیش کارگزاران افشار را در سلدوز غارت کرده بود به فکر حمله به ایل جدید می‌افتد، نقی خان مراتب را به اطلاع نایب السلطنه می‌رساند. به دستور وی دو فوج سوار با چهار اراده توپ از ارومیه اعزام و در اختیار نقی خان قرار می‌گیرد، قره پاپاق آماده جنگ می‌شود، میر رواندوز از آمادگی آنان خبردار شده و نیروهایش را که از قبایل مختلف کرد از جمله رواندوز و منگور جمع کرده بود مرخص نموده و به رواندوز مراجعت می‌کند.   [تاریخ ایل قاراپاپاق، به کوشش مهدی رضوی]

ادامه مطلب ...

تاریخ سیاسی و اجتماعی ایل قاراپاپاق

از اواسط دوران صفویه که سیاست اسکان ایلات در متن سیاست عمومی دولت‌های مرکزی قرار گرفت، معیار دیگری به نام «آبادی» و «قریه» در عنوان خانها و رؤسای ایلات ظاهر گردید و هر رئیس ایلی که اتباعش یکصد روستا یا بیشتر را تشکیل می‌دادند، به لقب «امیر تومان» نیز نایل می‌شدند. به طور مشخص می‌دانیم که سازمان ایل قره پاپاق تا زمان وفات نقی خان بزچلو (رئیسی که ایل را به سلدوز آورد) همان سازمان مذکور در فوق بود. پس از چند سال از وفات او در سازمان اداره ایل تغییراتی رخ داد، این تغییرات کپی و برگردانی بود از تغییراتی که در دربار رخ می‌داد. 

ادامه مطلب ...