سکینه خاتون طبیب سنتی روستای حسنلو در سولدوز
در سولدوز طبابت سنتی معمولا با تجویز داروهای گیاهی و جراحی های سطحی از طرف برخی از زنان قاراپاپاق که در امر طبابت سنتی خبره و کارآزموده بودند، انجام می گرفت. آخرین بازمانده از بانوان طب سنتی قاراپاپاق که تا همین اواخر در طبابت سنتی معروف و شهره محال سولدوز بودند، گل عنبر خالا در روستای راهدهنه، دنیازر خالا در روستای آقابگلو و سکینه خاتون در روستای حسنلو، بودند.
گل عنبر خالا طبیب سنتی روستای راهدهنه در سولدوز
دنیازرخالا طبیب سنتی روستای آقابگلو در سولدوز
طب سنتی، تلخیص مصاحبه هایی است که در سال ۱۳۶۸ با بانوان طب سنتی قاراپاق، گل عنبر خالا، دنیازر خالا و سکینه خاتون انجام گرفته است:
پاخاج همان مرهم است یعنی مرهم به دو نوع تقسیم میشود:
مرهمی که مواد تشکیل دهنده آن از مایعات و آردها و گرده ها هستند. و مرهمی که کل یا بعضی از مواد تشکیل دهنده آن از دانهها یا خرده سبزیها میباشد، که آن را «پاخاج» می گویند.
مرهم و پاخاج برخی از بیماری ها:
شیرین یارا (زخم شیرین):
که در بدن ظاهر میشود: با مرهم دوشاب خمیری و با پاخاج صابون با پیاز پخته درمان می شود.
یامان یارا (زخم بد):
همرنگ بدن میباشد: توله سک کوچک را سر بریده و شکم آن را باز کرده بی درنگ به زخم میبندند. سپس از بیشتر پاخاجها استفاده میشود.
گفته می شود اگر این زخم به فوریت معالجه نشود از جای خود به جای دیگر بدن منتقل میشود (قهر میکند و جا عوض میکند) که باید از مرهم کافور و تریاک استفاده شود تا به جای اصلی برگردد. سپس جگر سفید و کافور را یکی از پس دیگری بر آن میبندند و پوست و چرم تازه (گوسفند) را نیز مفید میدانستند.
قلباش:
زخم یا عفونتی که در سر انگشتان و زیر پوست و گوشت نزدیک به استخوان پدید میشود: ابتدا داغ میکنند و یا در روغن داغ فرو میبرند تا زخم آن به طرف بیرون درز کند، آنگاه از رگ پخته کلم و پاخاج بذرک زرد جوشیده در شیر گاو و همین طور از پاخاج پوسته درخت نارون و پوست درخت بید و شاه ملحمی (شاه مرهمی: نوعی گیاه) همه را کوبیده به هم میآمیزند و به صورت خام و بطور متناوب استفاده می نمایند.
خیارک:
زخمی در سمت داخلی ران نزدیک به شکم در میآید: خیار سبز و نیز مرهم فضله سگ و فضله کبوتر و برخی پاخاج های دیگر تجویز می شد.
دولاما:
از فرو رفتن خار یا هر چیز دیگر در انگشت که در اثر ارتباط با آب پدید میآید: ابتدا سر زخم را با سنجاق و امثال آن کمی باز میکردند سپس از مرهمهای قند خمیری آرد گندم با قند به میزان تقریباً مساوی و مرهم قاتق قویماغی: خمیری که از آرد و خامه درست میشود. و مرهم دوشاب خمیری: از آرد و دوشاب، استفاده می شد.
چیرتغ:
انواع زخمهای ریز در اطراف و زیر پلکهای چشم (شاید نوعی تراخم باشد) چکیده آب چت چت و شیر زنی که بچه اش دختر است، بر آن میچکانند.
درد مفاصل:
کوبیده گیاه «ایت اوزرگی» ـ نوعی گیاه ساقه دار بدبو که دارای غوزه هائی شبیه غوزه لوبیا ولی کوچکتر، است برگهایش شبیه دو بیضی بهم چسبیده است ـ یا شیره ریشه آن. و نیز خوردن عرق کاکوتی.
درد شکم:
عرق کاکوتی، عرق نعناع.
خون دماغ:
کوبیده تره یا آب تره و نیز خاکستر موی بز را به داخل بینی میریزند.
درد گوش:
روغن حیوانی یا چکیده پیاز داغ میچکانند. در صورت درد شدید از مرهم قاتق قویماغی: خمیری که از آرد و خامه درست میشود، تجویز می شد.
تهییج گلو:
پاخاج خمیر مایه طبیعی و پر مرغ خانگی را به زیر چانه و گلو میگذارند.
یاغر:
یا سابیدگی بدن سوارکار در اثر زین اسب، تجویز هر نوع روغنی را کافی می دانستند.
حصبه دووانه:
دیوانه حصبهای که هذیان میگوید: مرهم مقداری کرم خاکی را خشکانیده و کوبیده به صورت گرد در میآورند و با مقداری مساوی آن از خمیر کهنه که در اطراف سفره مخصوص خمیر میماند و میخشکد به هم آمیخته و خمیر میساختند.را به پیشانی و جلو سر او میبندند.
سرفه و سینه تنگی:
به دانه، چهار تخمه و عرق پونه، و همین طور پخته گل ختمی را بر روی سینه او گسترده و میبندند.
ترس:
کسی را که ترسیده و بیمار شده، داغ میکردند یعنی دوباره او را میترسانیدند.
سوختگی:
مرهم موم مذاب، روغن گاو، زرد چوبه، آرد و اگر عسل به آن افزوده شود بهتر است. و گندم یا زلخ بو داده یا زلخ گندمی که در بهار کاشته میشود، با قدری جو بود داده و با سرشیر روی آن میبندند.
زخم دهان کودک:
مادر طفل به همسایهها مراجعه میکرد با دهان بسته که نباید چیزی بگوید. آنگاه همسایهها میفهمیدند که مرادش چیست بدین ترتیب از هفت همسایه تکه هائی از خمیر مایه طبیعی را جمع میکرد و آنها را در بغل هم بر روی ستون خانه میچسبانید با خشک شدن خمیرها زخم دهان بچهها (مثلاً) خوب میشد.
جای دندان سگ (سگ گزیدگی):
پاخاج خمیر مایه طبیعی و پر مرغ خانگی. البته اگر خمیر مایه از خانه صاحب سگ آورده شود زودتر تاثیر میگذارد.
سر درد ممتد:
پر مرغ خانگی را کوبیده و به صورت خمیر در آورده و بر سرش میمالیدند. و نیز از پاخاج تخم مرغ، گل ببنک، قرخ بوغوم (چهل بند ـ گیاهی خزنده باریک که بندها و مفصلهای زیاد دارد) و حنا استفاده می شد.
درد معده:
مخلوطی از کوبیده دارچین، قولنجان، هلیله زرد، هلیله سیاه، کازراخ، قرص کمر و هل را کفلمه میکردند. و شیره ریشه شیرین بیان. گاهی شیره مذکور را آمیخته با عسل به صورت قرص در آورده و در هر وعده غذا یک قرص میل میکردند و میکنند.
درد چشم:
حاضربزک (داروئی قرمز که جهودها میساختند) چکیده آب گیاه چت چت و دانههای گیاه «بزوشه». که گیاه «باغایار پاغی» هم نامیده میشود، از تنظیف عبور داده و به چشم میچکاندند.
لطمه خوردگی استخوان: شکستگی دنده ها: ریشه «چله داغی» ـ گیاهی است ـ را بر روی پوست محل شکستگی میمالند.
اسهال کودک:
ماست گاومیش، تخم مرغ پخته، کته ـ و نیز آجر را به صورت خاک در آورده و گرم کرده و کودک را با آن قنداق میکردند. و عرق بو مادران.
به هوش آوردن بیهوش:
دود (خصوصاً دود پارچه)، بوی کاه گل، جلو دماغ او میگرفتند و فاصله دو ابروی او را ماساژ میدادند.
زگیل گاو و گوساله:
از مرهم کوبیده گی داش (سنگ کبود)، قوروم (دودههای برخاسته از تنور به سقف میچسبد، قوروم نامیده میشود)، قورود (کشک) و به جای قوروم میتوان از سیاهه دیگ استفاده کرد. گاهی برای زگیل انسان هم از آن استفاده میشده است.
شاش بند: پر مرغ خانگی، برگ کلم و فضله کبوتر را بر او میبندند و نیز دُم گیلاس را دم کرده و میخورند و همچنین دانههای گیاه «خانم ساللاندی» (تاج خروس) تجویز می شد.