سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز
سولدوز

سولدوز

تاریخ ایل قاراپاپاق و سولدوز

معماری، خانه سازی و دیوار دفاعی قاراپاپاق ها

قره پاپاق‌ها در ابتدای ورود به سولدوز خانه‌ها و اصطبل ها را خیلی کم عرض و در عین حال طولانی و دراز می‌ساختند. زیرا منطقه‌ بکر سولدوز فاقد درخت و چوب بود. موادی که در خانه سازی به کار می‌رفت عبارت بود از سه چیز: چم، گل رس و نی. چمن را بصورت بلوک های مکعب مستطیلی می‌بریدند و از گل رس برای ملاط استفاده می‌کردند. بسته‌های بلند نی را روی دیوار می‌چیدند و سر آنها را به یکدیگر تکیه می‌دادند و با طناب هائی از گیاه جگن محکم می‌بستند. بدین ترتیب یک سقف شیروانی شکل به وجود می‌آمد که پشت آن را کاه گل می‌کردند. 

 

در بخش دشت ماهور و کوهپایه‌ها به جای چم از سنگ استفاده می‌ کردند. هر کدام از بزرگان ایل یک اطاقی از خشت نیز در گوشه‌ای از حیاط درست می‌کردند که به تدریج به پیدایش قلعه‌های بزرگ نیز انجامید. پس از کاشت و تولید درخت و چوب وضعیت دیگری پیش آمد.

ائو یا «ائو دامی»: یک واحد مربع شکل با چهار ستون در وسط، محل اصلی زندگی بود.

اطاق: محل پذیرائی از مهمان ها که معمولاً از خشت و احیاناً از آجر ساخته می‌شد.

قهوه خانه: به منزله هال یا کفش کن، یا کریدورهای امروزی بود.

ال دامی: یا صندوقخانه که نقش آن از اسمش پیداست.

انبار مواد غذائی: محلی برای نگهداری گندم، آرد، حبوبات و… که برای مصرف طول سال در آن انبار می‌گشت.

طوله اطاقی که قبلاً به شرح رفت.

کوم یعنی اصطبل گوسفندان.

ایوان: سکوی مخصوص نان پزی که 8 ماه از سال (از 10 فروردین تا 15 آذر) مورد استفاده قرار می‌گرفت و در فصل سرما برنامه نان پزی در همان ائو دامی انجام می‌شد.

انبار هیزم یا مره: مواد سوختی بیشتر از تپاله دامها بود.

در کاهدان رو باز پس از انبار کردن کاه و علف روی آن را کاه گل می‌کردند. بعدها که قاراپاپاق ها صاحب چوب فراوان شدند کاهدان را نیز مسقف کردند.

چاله سر: چاله‌ای برای تن شوئی و استحمام. حتی در قریه‌ای مانند راهدهنه که از قدیم دارای حمام بزرگ و مجهز عمومی بود، باز چاله سرها در اصطبل ها حضور داشتند. چاله سر بدون استثناء در خانه هر خانواده‌ای به چشم می‌خورد..

معمولا «یوک» و «یوک آلتی» در ائو دامی قرار داشت. یوک: بار: رختخواب‌ها و در کنار آن صندوق بزرگ ـ یا ـ یخدان.

یوک آلتی: وسیله چوبی که یوک را روی آن می‌چیدند. این وسیله به شکل یک نردبان افقی به عرض 75 سانتی متر و با 6 پایه موازی ساخته می‌شد. طول آن بستگی به امکانات و ثروت خانواده داشت گاهی به دلیل طول زیاد آن تعداد پایه‌ها به 8 و 10 نیز می‌رسید. چه نقش و نگارهائی که روی پایه‌های آن به عمل نمی‌آمد.

زیبائی و حجم یوک نشانگر جاه و جلال صاحب خانه بود.

باجه دفاعی و باصطلاح استراتژیک: 

خانه‌های یک آبادی طوری ساخته می‌شد که یا ائو دامی‌ها یا اطاقها و یا اطاق یکی با ائو دامی دیگری متصل باشد. زیرا وجود یک باجه‌ای که یک فرد بتواند در صورت ناچاری (با زحمت) از آن عبور کند، به عنوان راه ارتباط و تماس خانه ها، ضرورت داشت.

این باجه‌ها باز نبوده و به صورت طاقچه‌ای بودند که دیوار کم عرض و بی دوام فضای طرفین را قطع می‌کرد. در گوشه‌ای از این طاقچه سوراخ کوچکی چسبیده به سقف آن می‌گذاشتند و در مواقع ضروری مشتهای محکمی به دیوارک طاقچه می‌کوبیدند. طرف مقابل در جلو طاقچه حاضر می‌شد و با صدائی شبیه فریاد می‌توانستند پیامشان را به یکدیگر برسانند. این وسیله ارتباط، تنها برای مواقع خطر و حمله دشمن تعبیه شده بود. در جنگها و محاصره‌ها با ضربه هائی کل باجه باز می‌شد و مدافعین می‌توانستند خانه به خانه ارتباط یابند و به دفاع بپردازند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد